گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:دلا با عشق کن پیمان و می رو قدم در نه درین میدان و می رو

❈۱❈
دلا با عشق کن پیمان و می رو قدم در نه درین میدان و می رو
درین کو خفتگان ره نوردند درآ در زمزه ایشان و می رو
❈۲❈
دل اندر بند جان جانان نیابی زجان برگیر دل ای جان و می رو
ترا آن دوست می خواند بر خود تو نیز آن دوست را می خوان و می رو
❈۳❈
بدل هشیار باش و اندرین راه مکن اندیشه چون مستان و می رو
چو در راه آمدی از هستی خود سری در هر قدم می مان و می رو
❈۴❈
اگر چه نفس تو اسبیست سرکش درین ره چون خرش می ران و می رو
برو گر دست یابی برنشینش ولی پایی همی جنبان و می رو
❈۵❈
وگر در ره بزادت حاجت افتد از آب روی خود کن نان ومی رو
بره تنها رود ره گم کند مرد درآ در خیل درویشان و می رو
❈۶❈
تو همچون قطره ای، خاکت خوهد خورد مبر از صحبت یاران و می رو
اگر در ره بجیحونی رسیدی درو پیوند چون باران و می رو
❈۷❈
چو جیحونت به دریایی رسانید قدم بر آب نه آسان و می رو
از آن پس گر خوهی چون ابر دربار همی کش بر هوا دامان و می رو
❈۸❈
بفر سایه خود همچو خورشید گهر می پرور اندر کان و می رو
هم از خود می شنو علمی که می گفت خضر با موسی عمران و می رو
❈۹❈
مدان این راه (را) پایان و می پوی مجوی این درد را درمان و می رو
جهان ای سیف فرغانی خرابست منه رخت اندرین ویران و می رو

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۷۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها