گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:زهی صیت حسن تو عالم گرفته زبار غمت پشت جان خم گرفته

❈۱❈
زهی صیت حسن تو عالم گرفته زبار غمت پشت جان خم گرفته
بپروانه شعله شمع رویت چو خورشید اطراف عالم گرفته
❈۲❈
زانفاس عیسی عشق تو هر دم دل مرده روحی چو مریم گرفته
دل خسته من ز نیش غم تو جراحت بخود همچو مرهم گرفته
❈۳❈
به شمشیر غم عشق نامهربانت مرا ریخته خون و ماتم گرفته
زسوز دل بنده و آب چشمش ثریا حرارت ثری نم گرفته
❈۴❈
هم از فضله روی شوی جمالت صبا روی گل را بشبنم گرفته
چو پوشیده جان جامه قالب آن دم غم تو گریبان آدم گرفته
❈۵❈
بیک چنگل جذبه شهباز عشقت بسی مرغ چون پورادهم گرفته
ز روز و ز شب گرمدد بازگیری مه وخور شود هر دو با هم گرفته
❈۶❈
عجب نبود ارتا قیامت بماند افق را دهان صبح را دم گرفته
بشادی دل سیف فرغانی ای جان بتو داده جان در عوض غم گرفته
❈۷❈
سکندر ممالک بلشکر گشوده سلیمان ولایت بخاتم گرفته

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۸۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها