گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:دل کنون زنده بجان نیست که جانان اینجاست وآن حیاتی که بدو زنده بود جان اینجاست

❈۱❈
دل کنون زنده بجان نیست که جانان اینجاست وآن حیاتی که بدو زنده بود جان اینجاست
نام شکر چه بری قند لب او حاضر ذکر شیرین چکنی خسرو خوبان اینجاست
❈۲❈
طوطی تنگ دلم لیک ز شکر پس ازین بار منت نکشم کآن شکرستان اینجاست
پیش ازین گر چه بسی نعره زدم چون بلبل گریه چون ابر کنم کآن گل خندان اینجاست
❈۳❈
مجلسی پر ز عزیزان زلیخا مهرند دست دل خسته که آن یوسف کنعان اینجاست
نیکوان نور ندارند چو استاره بروز کامشب از طالع سعد آن مه تابان اینجاست
❈۴❈
امشب ای صبح تو در دامن شب پنهان باش کآفتابی که برآید ز گریبان اینجاست
شست دل در طلب ماهی اومید انداخت جان خضروار که آن چشمه حیوان اینجاست
❈۵❈
هرکرا درد دلی بود و نمی گفت بکس گو بجو مرهم آن درد که درمان اینجاست
از مجاری شکر پیش جگر سوختگان نمک افشانده که چندین دل بریان اینجاست
❈۶❈
عشق در دل غم و انده نبود دور از تو جور لشکر بکش ای خواجه کی سلطان اینجاست
زین غزل جمله بیک قول شدند اهل سماع همه گوینده چو بلبل که گلستان اینجاست
❈۷❈
سیف فرغانی تو نیز بگو چون دگران «خانه امشب چو بهشتست که رضوان اینجاست »

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها