گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:در رخت می نگرم جلوه گه جان اینجاست در قدت می نگرم سرو خرامان اینجاست

❈۱❈
در رخت می نگرم جلوه گه جان اینجاست در قدت می نگرم سرو خرامان اینجاست
من دل سوخته خواهم که لب تشنه خویش بر دهان تو نهم کآبخور جان اینجاست
❈۲❈
خانه یی چون حرم و بر در و بامش عشاق چون مگس جمع شده کآن شکرستان اینجاست
پرده داران تو گر چند بسنگم بزنند نروم همچو سگ از در که مرا نان اینجاست
❈۳❈
من دوا یابم اگر لطف تو گوید که بده مرهم وصل، که این خسته هجران اینجاست
اندرین مجمع اگر جمع شوم شاید ازآنک رخ و زلفی که مرا کرد پریشان اینجاست
❈۴❈
یوسف حسنی و در هر طرفی چون یعقوب از برای تو بسی عاشق گریان اینجاست
تو امام همه خوبانی و با آن قامت قبله کافر و محراب مسلمان اینجاست
❈۵❈
تو زر لطف کنی بخش و چو من درویشی آخر ای گنج گهر با دل ویران اینجاست
باز روح ار ز پی صید روان شد، آن تن که بدل همچو جلاجل کند افغان اینجاست
❈۶❈
دور ازین باغ رقیب تو بهرجا که بود همچو اشکسته سفالیست که ریحان اینجاست
ای بکعبه شده در بادیه چون اعرابی آب باران چه خوری؟ چشمه حیوان اینجاست
❈۷❈
سیف فرغانی از آن نور روان چون خورشید روز وصلی که ندارد شب هجران اینجاست

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها