گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:چو نیست غیر تو کس آفتاب با سایه تو سایه بر سر من افگن ای هما سایه

❈۱❈
چو نیست غیر تو کس آفتاب با سایه تو سایه بر سر من افگن ای هما سایه
دلم بوصل طمع کرد گفتم اینت محال که جمع می نشود آفتاب با سایه
❈۲❈
میان روی تو و آفتاب تابان هست همان تفاوت کز آفتاب تا سایه
مرا بسایه تو حاجتست واین دولت خوهم ولی نبود آفتاب را سایه
❈۳❈
بتو پناه برم ازهمه که بر سر خاک درخت وار نمی افگند گیا سایه
توانگری وجمال ترا چه نقصانست بلطف اگر فگنی برچو من گدا سایه
❈۴❈
از آسمان برکت جذب کرد روی زمین چو بر وی افتاد از عدل پادشا سایه
تو پادشاهی وهمچون گدا نیندازد سگ فقیر تو بر نان اغنیا سایه
❈۵❈
فقیر تو نکند اعتماد بر جزتو چو آدمی نزند تکیه بر عصا سایه
شراب عشق تو درما چنان اثر کردست که مستی آرد زیر درخت ما سایه
❈۶❈
بسوی خرگه جانان گریزم ای گردون که نیست بهر امان خیمه ترا سایه
قتیل تیغ فنا جامه بقا پوشد چو بر وی افتد ازآن سرو در قبا سایه
❈۷❈
چو عشق در دلم آمد زمن نماند اثر چو دید طلعت خورشید شد زجا سایه
نرنجد ار بزنی تیغ بر سر عاشق ننالد ارچه چوخاکست زیر پا سایه
❈۸❈
ثنای او نتوان گفت سیف فرغانی چگونه گوید خورشید را ثنا سایه

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۰۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها