گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:جانا ز رشک خط تو عنبر در آتش است وز لعل آبدار تو گوهر در آتش است

❈۱❈
جانا ز رشک خط تو عنبر در آتش است وز لعل آبدار تو گوهر در آتش است
دل در غم تو دانه گوهر در آسیاست خط بر رخ تو خرده عنبر در آتش است
❈۲❈
کردم نظر بر آن رخ چون آتش کلیم خال تو چون خلیل پیمبر در آتش است
از شرم چون نبات در آبم که گفته ام کان مه بگاه خشم چو شکر در آتش است
❈۳❈
عاشق بآب دیده چون سیم حل شده در بوته بلای تو چون زر در آتش است
از آب گرم اشک فروغم زیاده شد کز عشق تو چو شمع مرا سر در آتش است
❈۴❈
از تاب هجر تو دل بریان من بسوخت آبی بده ز وصل که چاکر در آتش است
درا شک و در غم تو نگارا تن و دلم چون ماهی اندر آب و سمندر در آتش است
❈۵❈
ما را بسان هیزم تر در فراق تو نیمی در آب و نیمه دیگر در آتش است
من سوختم در آتش عشق و تو چون شکر آگه نه ای که عود معطر در آتش است
❈۶❈
صیدت شدم چو مرغ وز بهر خلاص خود بالی نمی زنم که مرا پر در آتش است
از رنگ خویش روی تو ای آبدار لطف گویی که آفتاب منور در آتش است
❈۷❈
سیف از تو دور مانده و شعرش بنزد تست زر در خزینه شه و زرگر در آتش است

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها