گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:از آن شکر که تو در پسته دهان داری سزد که راتبه جان من روان داری

❈۱❈
از آن شکر که تو در پسته دهان داری سزد که راتبه جان من روان داری
ببوسه تربیتم کن که من برین درگه نه آن سگم که تو تیمار من بنان داری
❈۲❈
نظر در آینه کن تا ترا شود روشن چو دیگران که چه رخسار دلستان داری
اگر کسی ندهد دل بچون تو دلداری تو خویشتن بستانی که دست آن داری
❈۳❈
جماعتی که در اوصاف تو همی گویند که قد سرو و رخ همچو گلستان داری
نظر در آن گل رو می کنند، بی خبرند ز غنچها که بر اطراف بوستان داری
❈۴❈
پیام داد بمن عاشقی که ای مسکین که همچو من بسخن رسم عاشقان داری
بروی گل دگران خرمند چون بلبل تو از محبت او تا بکی فغان داری؟
❈۵❈
چو عاشقان همه احوال خویش عرض کنند تو نیز قصه خود باز گو، زبان داری!
ببوسه یی چو رسیدی از آن دهان زنهار ممیر کز لب لعلش غذای جان داری
❈۶❈
چو دوست گفت سخن گفت سیف فرغانی حدیث یا شکرست آنکه در دهان داری

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها