گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

سیف فرغانی:دلبرا حسن رخت می ندهد دستوری که بهم جمع شود عاشقی و مستوری

❈۱❈
دلبرا حسن رخت می ندهد دستوری که بهم جمع شود عاشقی و مستوری
آمدن نزد تو بختم ننماید یاری رفتن از کوی تو عشقم ندهد دستوری
❈۲❈
ترک رویی تو وبی هندوی خال سیهت زنگی چشم من از گریه شود کافوری
ذره از پرتو خورشید رخ روشن تو در شب تیره چو استاره نماید نوری
❈۳❈
تو ازین دستم اگر گوش بمالی چو رباب من درین پرده بسی ناله کنم طنبوری
اگر از حال منت هیچ نمی سوزد دل تو که این حال نبودست ترا معذوری
❈۴❈
گر بنزدیک تو سهلست مرا طاقت نیست اگرم یک نفس از روی تو باشد دوری
بنده بیمار فراقست و نه قانون ویست که بوصل تو شفا خواهد ازین رنجوری
❈۵❈
رنج عشقت نکشم بر طمع راحت نفس پادشازاده ملکم نکنم مزدوری
گر بشفتالوی سیب زنخش یابم دست هیچ شک نیست که به یابم ازین رنجوری

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها