شیخ محمود شبستری:مشو محبوس ارکان و طبایع برون آی و نظر کن در صنایع
❈۱❈
مشو محبوس ارکان و طبایع
برون آی و نظر کن در صنایع
تفکر کن تو در خلق سماوات
که تا ممدوح حق گردی در آیات
❈۲❈
ببین یک ره که تا خود عرش اعظم
چگونه شد محیط هر دو عالم
چرا کردند نامش عرش رحمان
چه نسبت دارد او با قلب انسان
❈۳❈
چرا در جنبشند این هر دو مادام
که یک لحظه نمیگیرند آرام
مگر دل مرکز عرش بسیط است
که آن چون نقطه وین دور محیط است
❈۴❈
برآید در شبانروزی کم و بیش
سراپای تو عرش ای مرد درویش
از او در جنبش اجسام مدور
چرا گشتند یک ره نیک بنگر
❈۵❈
ز مشرق تا به مغربهمچو دولاب
همی گردند دائم بیخور و خواب
به هر روز و شبی این چرخ اعظم
کند دور تمامی گرد عالم
❈۶❈
وز او افلاک دیگر هم بدین سان
به چرخ اندر همی باشند گردان
ولی برعکس دور چرخ اطلس
همیگردند این هشت مقوس
❈۷❈
معدل کرسی ذات البروج است
که آن را نه تفاوت نه فروج است
حمل با ثور و با جوزا و خرچنگ
بر او بر همچو شیر و خوشه آونگ
❈۸❈
دگر میزان عقرب پس کمان است
ز جدی و دلو و حوت آنجا نشان است
ثوابت یک هزار و بیست و چارند
که بر کرسی مقام خویش دارند
❈۹❈
به هفتم چرخ کیوان پاسبان است
ششم برجیس را جا و مکان است
بود پنجم فلک مریخ را جای
به چارم آفتاب عالم آرای
❈۱۰❈
سیم زهره دوم جای عطارد
قمر بر چرخ دنیا گشت وارد
زحل را جدی و دلو و مشتری باز
به قوس و حوت کرد انجام و آغاز
❈۱۱❈
حمل با عقرب آمد جای بهرام
اسد خورشید را شد جای آرام
چو زهره ثور و میزان ساخت گوشه
عطارد رفت در جوزا و خوشه
❈۱۲❈
قمر خرچنگ را همجنس خود دید
ذنب چون راس شد یک عقده بگزید
قمر را بیست و هشت آمد منازل
شود با آفتاب آنگه مقابل
❈۱۳❈
پس از وی همچو عرجون قدیم است
ز تقدیر عزیزی کو علیم است
اگر در فکر گردی مرد کامل
هر آیینه که گویی نیست باطل
❈۱۴❈
کلام حق همی ناطق بدین است
که باطل دیدن از ضعف یقین است
وجود پشه دارد حکمت ای خام
نباشد در وجود تیر و بهرام
❈۱۵❈
ولی چون بنگری در اصل این کار
فلک را بینی اندر حکم جبار
منجم چون ز ایمان بینصیب است
اثر گوید که از شکل غریب است
❈۱۶❈
نمیبیند مگر کین چرخ اخضر
به حکم و امر حق گشته مسخر
کامنت ها