گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شیخ محمود شبستری:بر جُنَید ابلهی گرفت این دَقْ که چه داری دلیل هستی حق

❈۱❈
بر جُنَید ابلهی گرفت این دَقْ که چه داری دلیل هستی حق
پیر دم زد ز عالم ارواح گفت: اغنی الصّباح عن مصباح
❈۲❈
صبح را نیست حاجتی به چراغ نور خود دارد از چراغ فراغ
همه عالم فروغ نور خور است چه مجال چراغ مختصر است
❈۳❈
مهر در تافت از در و دیوار ذرّه را با فروغ شمع چه کار
ذرّه بود آنکه از خطاب الست به جواب «بلی» میان در بست
❈۴❈
ذرّه از نور مهر تابان است هم بدو سوی او شتابان است
رشتۀ مهر تا که بر جان بست یک زمان از طلب فرو ننشست
❈۵❈
در هوا چون فلک از آن اِستاد که هوا را به زیر پا بنهاد
چوندر این کوی پای سر کرد او دست با مهر در کمر کرد او
❈۶❈
تا در این حالت پسندیده شد سراپای او همه دیده
تن او روی و روی او دیده​ست بودنی بوده، دیدنی دیده​ست
❈۷❈
او به مطلوب خویشتن برسید کوری آنکه می​نیارد دید

فایل صوتی سعادت نامه بخش ۴ - حکایت

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها