گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شیخ محمود شبستری:هدهدی را مگر ز طالع شوم گذر افتاد بر خرابۀ بوم

❈۱❈
هدهدی را مگر ز طالع شوم گذر افتاد بر خرابۀ بوم
از سلیمان شنیده بود وعید آخر افتاد در عذاب شدید
❈۲❈
هیچ بومان به شب نمی​خفتند هر زمانیش برمی​آشفتند
چون نسیم سحرگهی بدمید زان خراب آشیانه بر پرید
❈۳❈
گلّۀ بوم در پیش کردند تا گرفتند و سختش آزردند
که تو در روشنی شب خفتی روز تاریک برمی​آشفتی
❈۴❈
گفت هدهد که این بود برعکس روشنی کی بود مگر در عکس
همه چیزی به نور خور پیداست ظلمت از ضعف نور چشم شماست
❈۵❈
دیده​ای کان ضعیف نور بود همچو شب پرّه روز کور بود
لیک چشم مرا بود آن تاب که کند تاب مهر عالم تاب
❈۶❈
من که بینم جمال مهر عیان حاجتی نبودم به هیچ بیان
جمله بومان به هم برآشفتند هر یکی هرزه​ای همی گفتند
❈۷❈
هدهد تیزبین از آن درماند «اقتلونی» به ذوق دل برخواند
ذوق من گفت در وفات من است مردن من همه حیات من است
❈۸❈
خانۀ تن اگر خراب شود ذرّۀ جان در آفتاب شود
نور کز شش جهت بیفزاید ظلمت ذرّه هیچ ننماید

فایل صوتی سعادت نامه بخش ۵ - حکایت

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها