شیخ محمود شبستری:دید یک عاشق از دل پر تاب حضرت حقتعالی اندر خواب
❈۱❈
دید یک عاشق از دل پر تاب
حضرت حقتعالی اندر خواب
دامنش را گرفت آن غمخور
که ندارم من از تو دست دگر
❈۲❈
چون درآمد ز خواب خوش درویش
دید محکم گرفته دامن خویش
دامن خویش را ز دست مده
سر در آفاق هرزه بیش منه
❈۳❈
هست مطلوب جانت اندر پیش
اندر او مینگر از او مندیش
زانکه اندیشه دورت اندازد
دوست با غیر در نمیسازد
❈۴❈
هرکه از خویشتن شناخت شناخت
خویش را از شناخت دور انداخت
یک دو بیت از ظهیر ملت و دین
گشت بر خاطرم کنم تضمین
❈۵❈
«عاشقان را چه روی را تو جز آنک
لب بدوزند و در تو مینگرند
بر در تو مقیم نتوان بود
حلقهای میزنند و میگذرند»
❈۶❈
زدن حلقه جز اشارت نیست
ذوق دل قابل عبارت نیست
وان اشارت به لفظ استفهام
گشت وارد ز نصّ خیر کلام
❈۷❈
از «اَلَم نخلق» و «الم نجعل»
راه یابی به دانش اول
که خداوند عالم از زن و مرد
همه را از عدم پدید آورد
❈۸❈
بنگر آخر به آشکار و نهفت
چند جا با تو حق «اَلَم تر» گفت
امر و خلق از خدا توان دانست
کس خدا را به این و آن دانست؟!
❈۹❈
نور او بود تا که دیدۀ جان
کرد ادراک صورت دو جهان
منزل فکر و فعل ما صفت است
ذات برتر ز علم و معرفت است
❈۱۰❈
نور او خود دلیل قافله بس
در پی حق غلط نگردد کس
خلق را جمله موی پیشانی
همه در دست لطف ربّانی
❈۱۱❈
آنگه او بر صراط راست روان
خلق در پی روانه از دل و جان
زان جهت نیست هیچ منع و دریغ
شمس «اللّه نور» و آنگه میغ؟!
❈۱۲❈
قول «واللّهُ غالبٌ» بشنو
تا نمانی به دست دیو گرو
باز از جانب تو استعداد
نقش فطری نه زادۀ ارشاد
❈۱۳❈
کرد مقرون به خلق «ثم هدی»
که هدایت زخلق نیست جدا
زانکه از واهب الصور دل و تن
همه نیکوست «الذی احسن»
❈۱۴❈
وصف حسن تو «احسن التقویم»
حسن جان متصف به قلب سلیم
در «یدین» است جسمها را گِل
و «اصبعین» است باز منزل دل
❈۱۵❈
راه بر زین سخن به سر نهفت
که من اینجا جز این نیارم گفت
جان به فطرت ز ایزد آگاه است
لوح بی رنگ «صبغة اللّه» است
❈۱۶❈
نشود نیک، بد به هیچ سبیل
باز جو قول حق که «لاتبدیل»
داده را واستاند او هیهات
بالعرض لایزول ما بالذّات
❈۱۷❈
بگذارش تو نقش این نیرنگ
کردهای گه فراخ و گاهی تنگ
صورتت خود نکوست ای دلخواه
تو مگردان به دست خویش تباه
❈۱۸❈
غل و زنجیر و آتش دوزخ
هم یداک اوکتا و فوک نفخ
دل و جان خود کشد به مرکز خویش
گر نیاید توئی تو در پیش
❈۱۹❈
«اسفل السافلین» توئی تو بود
که ترا کار «بل اضل» فرمود
بنگر اکنون ز اوج مهر یقین
در چه ظلمت «ضلال مبین»
❈۲۰❈
باز دان ضدهای راه خدا
که به ضد است چیزها پیدا
کامنت ها