شاهدی:ز زلف تو جان چون شود فارغ آیند که هر رشته‌ای بر رشته‌ای هست پیوند
❈۱❈
ز زلف تو جان چون شود فارغ آیند
که هر رشته‌ای بر رشته‌ای هست پیوند
به تیری ز مژگان نواز این دلم را
از آن چشم سحار این جور تا چند
❈۲❈
شکر گر مکرر کند نام خود را
شکر خنده بنما از آن لب به کل قند
گشاد دل از زلف دل بند توست
سپاریم ما هم دل خود به دلبند
❈۳❈
مبادا دل از درد داغ تو خالی
کزین درد و داغ‌ست پیوسته خرسند
جنون ورز شاهدی گر عاشقی تو
که دیوانگی نیست کار خردمند
فایل صوتی دیوان فارسی شمارهٔ ۴۲
صوتی یافت نشد!تصاویر
کامنت ها