شاهدی:تا دل نظری به حال خود کرد جز درد و غم نگار خود کرد
❈۱❈
تا دل نظری به حال خود کرد
جز درد و غم نگار خود کرد
گر خاک سری فدای تو شد
بگذر ز گناهش ار چه بد کرد
❈۲❈
گر لعل تو را گزید جانم
بد کرد ولی به جان خود کرد
آن هم ز جنون عاشقی بود
کین دل شده دعوی خرد کرد
❈۳❈
افسانه شیخ شاهدی را
در عشق فزودنش مدد کرد
کامنت ها