گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:عمر بی عشق می گذاری هیچ حاصل از عمر خود چه داری هیچ

❈۱❈
عمر بی عشق می گذاری هیچ حاصل از عمر خود چه داری هیچ
ماسِوی الله طلب کنی شب و روز به عدم می روی چه آری هیچ
❈۲❈
در دو عالم به جز یکی نبُود این عددها که می شماری هیچ
دنیا و آخرت رها کردی آری آری چه می گذاری هیچ
❈۳❈
یار کز جور یار بگریزد باشد آن یار هیچ و یاری هیچ
در میانست یار ما با ما گر تو بیچاره در کناری هیچ
❈۴❈
جان به جانان سپار و منت دار ور به منت همی سپاری هیچ
در خماری و می نمی نوشی باز فرما که در چه کاری هیچ
❈۵❈
همه عالم حقیقتاً مائیم نیست خود غیر ذات باری هیچ
خم می خوش خوشی به جوش آمد گر تو انگور می فشاری هیچ
❈۶❈
با سخن های میر ترکستان چه بُود گفته بخاری هیچ
ما حریف محمدیم امشب گر تو با گل نه ای بخاری هیچ
❈۷❈
نعمت الله را کنی انکار منکر شاه و شهریاری هیچ

فایل صوتی قصاید قصیدهٔ شمارهٔ ۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ناشناس
2016-01-05T03:41:34
هیچنامههیچستانهیچکدههیچگاه(غیر از گیجگاه!)...