گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:اگر ذوق خوشی خواهی حریفی کن دمی بادل و گر جانانه می جوئی فدا کن جان خود با دل

❈۱❈
اگر ذوق خوشی خواهی حریفی کن دمی بادل و گر جانانه می جوئی فدا کن جان خود با دل
تو چون پروانه ای عقل و ما چون شمع و عشق آتش تو را دامن همی سوزد به عشق او و ما را دل
❈۲❈
دلم بحر است و جان گوهر تنم کشتی و من ملاح زهی گوهر زهی کشتی زهی ملاح دریا دل
خراباتست و رندان مست و ساقی جام می بر دست بهای جرعهٔ صدجان چه قدرش هست اینجا دل
❈۳❈
به امیدی که در غربت به کام دل رسم روزی غریبی می کشم دائم ندارد میل مأوا دل
اگر نه وصل او باشد نباشد جان ما را ذوق و گر نه عشق او بودی نبودی هیچ با ما دل
❈۴❈
حریف نعمت اللهم که میر می پرستانست چه خوش رندی که از ذوقش شود سرمست جان دل

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۰۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها