شاه نعمتالله ولی:دیده ام مهر منیر مه نقاب ذره ای از نور رویش آفتاب
❈۱❈
دیده ام مهر منیر مه نقاب
ذره ای از نور رویش آفتاب
جامی از می پر ز می داریم ما
نوش کن جام شرابی از شراب
❈۲❈
ما در این دریا به هر سو می رویم
ساغری داریم پر آب از حباب
موج و دریا و حباب و قطره هم
چار اسم و یک حقیقت عین آب
❈۳❈
چشم ما روشن به نور روی اوست
لاجرم بینیم رویش بی حجاب
هر دمی نقش خیالی می کشد
گه به بیداری بُود گاهی به خواب
❈۴❈
نعمت الله یافتم از لطف او
بی خطا والله اعلم بالصواب
کامنت ها