شاه نعمتالله ولی:شکر گویم که توبه بشکستم وز غم ننگ و نام وارستم
❈۱❈
شکر گویم که توبه بشکستم
وز غم ننگ و نام وارستم
در خرابات عشق مست خراب
با حریفان به ذوق بنشستم
❈۲❈
هستی او کجا و من ز کجا
من به خود نیستم به او هستم
بگسستم ز خویش و بیگانه
باز با اصل خویش پیوستم
❈۳❈
نور چشم است و در نظر دارم
نظری کن به چشم سرمستم
دست با دوست در کمر کردم
آفرین باد بر چنین دستم
❈۴❈
بندهٔ سید خراباتم
کمر خدمتش به جان بستم
کامنت ها