شاه نعمتالله ولی:آفتابست و سایه بان عالم به مثل او چنین چنان عالم
❈۱❈
آفتابست و سایه بان عالم
به مثل او چنین چنان عالم
جام گیتی نماست می بینش
که نماید همین همان عالم
❈۲❈
غیر او دیگری نخواهد دید
هر که بینا شود در آن عالم
این میان و کنار کی بودی
گر نبودی درین میان عالم
❈۳❈
صورت اوست نور دیدهٔ ما
این معانی کند بیان عالم
همه عالم نشان او دارد
بی نشان او بود نشان عالم
❈۴❈
هر زمان عالمی کند پیدا
می برد آورد روان عالم
عالم عشق را نهایت نیست
هست این بحر بیکران عالم
❈۵❈
نعمت الله چون می و جام است
جام و می را بدان بدان عالم
کامنت ها