گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:سر کویت به همه ملک جهان نفروشم خود جهان چیست غمت را به جهان نفروشم

❈۱❈
سر کویت به همه ملک جهان نفروشم خود جهان چیست غمت را به جهان نفروشم
من که سودا زدهٔ زلف پریشان توام یک سر موی تو هرگز به دو کان نفروشم
❈۲❈
برو ای عقل که من مستم و تو مخموری زر چه باشد برو ای خواجه به جان نفروشم
دُردی درد تو جانا نفروشم به دوا جرعهٔ می به همه کون و مکان نفروشم
❈۳❈
جان و دل دادم و عشق تو خریدم به بها بهر سودش نخریدم به زیان نفروشم
نقدی از گنج غم عشق تو در دل دارم این چنین نقد به صد گنج روان نفروشم
❈۴❈
سید کوی خرابات و حریف عشقم گوشهٔ مملکت خود به جهان نفروشم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۰۹۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

شهرام همائی
2023-10-20T11:27:28.3373371
در بیتِ نخست، پاره ی دوم: خود جهان چیست، غمت را به جنان نفروشم درست می باشد.