گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:منم که عاشق دیدار یار خود باشم منم که والهٔ زلف نگار خود باشم

❈۱❈
منم که عاشق دیدار یار خود باشم منم که والهٔ زلف نگار خود باشم
منم که سیدم و بندهٔ خداوندم منم که دانه و دام شکار خود باشم
❈۲❈
منم چو پرده و جانم امیر پرده نشین منم که میر خود و پرده دار خود باشم
به هر کنار که باشم از این میان به یقین چو نیک بنگرم اندر کنار خود باشم
❈۳❈
به گرد کوه و بیابان دگر نخواهم گشت به کنج دل روم و یار غار خود باشم
چرا جفا کشم از هر کسی درین غربت به شهر خود روم و شهریار خود باشم
❈۴❈
به غیر عشق مرا نیست کاری و باری از آن مدام پی کار و بار خود باشم
از آنکه عاشق و معشوق نعمةاللهم به گرد کار خود و کردگار خود باشم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۰۹۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مسعود ف
2019-11-26T07:21:41
غم غریبی و غربت چو بر نمی تابمبه شهر خود روم و شهریار خود باشمحافظ