شاه نعمتالله ولی:فاش شد نام ما که قلاشیم عاشق و رند و مست و اوباشیم
❈۱❈
فاش شد نام ما که قلاشیم
عاشق و رند و مست و اوباشیم
والهٔ زلف یار دلبندیم
مبتلای بلای بالاشیم
❈۲❈
یار سرمست چشم مخموریم
عاشق شاهدان جماشیم
نقش هستی خود فروشستیم
این زمان عین نقش نقاشیم
❈۳❈
پشه ای را به جان نیازاریم
مورچه ای را دلش نبخراشیم
چون همه جز یکی نمی بینیم
لاجرم ما همه یکی باشیم
❈۴❈
نقطه شد حرف و حرف شد سید
ما بدین حرف در جهان فاشیم
کامنت ها