شاه نعمتالله ولی:صدف و گوهریم و بحر و حباب جوهرش آب و گوهرش دریاب
❈۱❈
صدف و گوهریم و بحر و حباب
جوهرش آب و گوهرش دریاب
قدمی نه درآ درین دریا
نظری کن به عین ما در آب
❈۲❈
بزم عشقست و عاشقان سرمست
باده نوشند شادی اصحاب
بر در می فروش رندانه
با مسبب نشسته بی اسباب
❈۳❈
آفتابی به ماه رو بنمود
نور مهر است و نام او مهتاب
چشم پندار ما عیان بیند
گر خیالش تو دیده ای در خواب
❈۴❈
نعمت الله عطای سید ماست
هب بی عوض دهد وهاب
کامنت ها