گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:در خرابات مغان مست وخراب افتاده ایم توبه بشکستیم و دیگر در شراب افتاده ایم

❈۱❈
در خرابات مغان مست وخراب افتاده ایم توبه بشکستیم و دیگر در شراب افتاده ایم
عاشقان را همدم جامیم و با ساقی حریف فارغیم و در دهان شیخ و شاب افتاده ایم
❈۲❈
دیدهٔ ما تا خیال روی او درخواب دید گوشه ای بگزیده ایم و خوش به خواب افتاده ایم
گر نه فصل هجر می خوانیم این گفتار چیست ور نه بحث وصل داریم از چه باب افتاده ایم
❈۳❈
ما ز پا افتاده ایم افتادگان را دست گیر کز هوای جام می در اضطراب افتاده ایم
تا ز سودای سر زکفش پریشان گشته ایم مو به مو چون زلف او در پیچ و تاب افتاده ایم
❈۴❈
نعمت الله در کنار و ساغر می در میان بر در میخانه مست و بی حجاب افتاده ایم

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۱۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رضا از کرمان
2023-02-02T23:25:31.8943448
سلام و خسته نباشیدخدمت دست اندرکاران محترم سایت تاریخ ما      بنظرم در بیت ۶ مصرع اول  در نگارش زکفش اشتباه تایپی رخ داده  اصلاح بفرمایید. تا ز سودای سر زلفش پریشان گشته‌ایم