شاه نعمتالله ولی:ما دم از عشق در قدم زده ایم پیش از این دم ز عشق دم زده ایم
❈۱❈
ما دم از عشق در قدم زده ایم
پیش از این دم ز عشق دم زده ایم
کاف کن در کتاب کون نبود
که خیالش به جان رقم زده ایم
❈۲❈
غم نداریم از همه عالم
شادی عشق جام جم زده ایم
مطرب بزم باده نوشانیم
ساز عشاق زیر و بم زده ایم
❈۳❈
حرف عشقش نوشته ایم به جان
دفتر عقل را قدم زده ایم
در طریقی که نیست پایانش
عاشقانه بسی قدم زده ایم
❈۴❈
از وجود و عدم مگو سید
که وجود و عدم به هم زده ایم
کامنت ها