شاه نعمتالله ولی:به نور طلعت او گشته چشم ما روشن نموده در نظر نور کبریا روشن
❈۱❈
به نور طلعت او گشته چشم ما روشن
نموده در نظر نور کبریا روشن
نگاه کردم و دیدم به نور او او را
به نور او بنگر تا شود تو را روشن
❈۲❈
فروغ نور جمالش که شمع انجمن است
چراغ مجلس ما کرده حالیا روشن
اگر نه نور جمالش به ما نماید رو
جمال شه که نماید به هر گدا روشن
❈۳❈
ندیده دیدهٔ بیگانه زان که تاریک است
ولی ببین که شده چشم آشنا روشن
گرفته جام می و مست آمده در بزم
به ما نموده در آن جام می لقا روشن
❈۴❈
همیشه در نظرم نور نعمت الله است
نگر به دیدهٔ ما نور چشم ما روشن
کامنت ها