شاه نعمتالله ولی:قدمی نه به خلوت یاران یار اگر بایدت بیا یاران
❈۱❈
قدمی نه به خلوت یاران
یار اگر بایدت بیا یاران
هر که ما چون فتاد در دریا
کی خورد غم ز قطرهٔ باران
❈۲❈
کار ما عاشقی بود دائم
بود این کار کار بیکاران
ما و رندی و خدمت ساقی
زاهد و بندگی هشیاران
❈۳❈
هر عزیزی که می خورد با ما
نبود خار پیش میخواران
وه که زلف بتم چه طرار است
می برد دل ز دست عیاران
❈۴❈
بندهٔ سید خراباتم
لاجرم سرورم به سرداران
کامنت ها