شاه نعمتالله ولی:دور شو ای عقل نادانی مکن با سبک روحان گران جانی مکن
❈۱❈
دور شو ای عقل نادانی مکن
با سبک روحان گران جانی مکن
عشقبازی کار بی کاران بود
این چنین کار ار نمی دانی مکن
❈۲❈
ای که گوئی دل عمارت می کنم
ما نمی خواهیم ویرانی مکن
چون تو را ایمان به کفر زلف نیست
دعوی دین مسلمانی مکن
❈۳❈
در خماری لاف از مستی مزن
بنده ای ، با ما تو سلطانی مکن
دست وادار از سر زلف نگار
خویش پابند پریشانی مکن
❈۴❈
نعمت الله یار سرمستان بود
دوستی با وی چو نتوانی مکن
کامنت ها