گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:ما آشنای خویشیم بیگانگی رها کن دُردی به ذوق می نوش درد دلت دوا کن

❈۱❈
ما آشنای خویشیم بیگانگی رها کن دُردی به ذوق می نوش درد دلت دوا کن
در بحر ما قدم نه با ما دمی برآور آب حیات ما نوش میلی به سوی ما کن
❈۲❈
خواهی که پادشاهی یابی چو بندگانش بر درگه کریمان در یوزه چون گدا کن
داری هوا که گردی سردار بر در او در پای دار سر نه هم ترک دو سرا کن
❈۳❈
هر مظهری که بینی جام جهان نمائیست مظهر در او هویداست نظّارهٔ خدا کن
جام شراب می نوش شادی روی رندان مستانه این چنین کار بی روی و بی ریا کن
❈۴❈
با سید خرابات رندانه عهد بستی مشکن تو عهد خود را آن عهد را وفا کن

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۲۹۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها