گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:بیا ای راحت جانم که جان من فدای تو سر سودائی عاشق فدای خاک پای تو

❈۱❈
بیا ای راحت جانم که جان من فدای تو سر سودائی عاشق فدای خاک پای تو
دلم خلوتسرای تست غیری در نمی گنجد به جان تو که جان من ندارد کس به جای تو
❈۲❈
ز خورشید جمال تو جهانی نور می یابد تو سلطانی به حسن امروز و مه رویان گدای تو
ندارم دستت از دامن اگر سر می رود در سر کشم بار همه عالم برای که برای تو
❈۳❈
به عشقت گر شوم کشته حیات جاودان دارم چه خوش باشد فنای من اگر یابم بقای تو
خیالت نقش می بندم به هر صورت که بنماید توئی نور دو چشم من که می بینم لقای تو
❈۴❈
محب نعمةاللهم کزو بوی تو می آید ازآن دارم هوای او که او دارد هوای تو

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۳۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

غفور محمدزاده
2012-04-27T23:16:35
ندارم دستت از دامن اگر سر می رود در سرکشم بار همه عالم برای که برای توگمان می کنم که مصرع اول اینگونه باشد ندارم دستت از دامن اگر سر می رود در ره
صابر
2019-11-29T23:30:24
شفیق مرید هنرمند افغانستانی این شعر را در قالب یک آهنگ بسیار ناب اجرا کرده