شاه نعمتالله ولی:گوهر دُر یتیم از ما بجو آنچنان گوهر در این دریا بجو
❈۱❈
گوهر دُر یتیم از ما بجو
آنچنان گوهر در این دریا بجو
در وجود خویشتن سیری بکن
حضرت یکتای بی همتا بجو
❈۲❈
دست بگشا دامن خود را بگیر
هر چه می خواهی ز خود جانا بجو
در دل ما نقد گنج او طلب
از چنین گنجی بیا آن را بجو
❈۳❈
عاشق و معشوق ما هر دو یکیست
صورت و معنی آن یکتا بجو
گر بهشت جاودان خواهی بیا
خلوت میخانهٔ ما را بجو
❈۴❈
شرح اسما عارفانه خوش بخوان
یک مسمی در همه اسما بجو
در خرابات مغان مست و خراب
رو قدم نه کام دل آنجا بجو
❈۵❈
نور او در دیدهٔ بینا ببین
نعمت الله در همه اشیا بجو
کامنت ها