شاه نعمتالله ولی:پادشاهی با گدائی ساخته سایه ای بر فرق ما انداخته
❈۱❈
پادشاهی با گدائی ساخته
سایه ای بر فرق ما انداخته
بر سریر دل نشسته شاه عشق
ملک دل از غیر خود پرداخته
❈۲❈
مجلس مستانه ای آراسته
ساز جان ما خوشی انداخته
برده گوی دلبری از دلبران
مرکب عشقش به میدان تاخته
❈۳❈
آفتابست او و عالم سایه بان
شاهباز است او و عالم فاخته
این لطیفی بین که سلطان وجود
با فقیری بینوا در ساخته
❈۴❈
نعمت الله نور چشم مردم است
بوالعجب او را کسی نشناخته
کامنت ها