گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:توئی که راحت جانی و دیده را دیده توئی که مثل جمال تو دیده نادیده

❈۱❈
توئی که راحت جانی و دیده را دیده توئی که مثل جمال تو دیده نادیده
فروگرفت خیالت سواد مردم چشم چنانکه نیست تمیز از خیال تا دیده
❈۲❈
مرا دلیست چو آئینه روشن و صافی نگاه کرده در آئینه و تو را دیده
ندیده دیدهٔ من در جهان به جز زویت خوش است این نظر دیدهٔ خدا دیده
❈۳❈
اگر چه موج محیطیم و عین دریائیم به غیر ماست که ما را ز ما جدا دیده
به سوی مردم دیده نظر کن و بنگر که نور دیدهٔ خود را به چشم ما دیده
❈۴❈
هزار چشمه ز چشمم روان شود هر سو از آنکه دیده به عین تو چشمها دیده
کسی که دیدهٔ بیگانه بین فرو بندد هر آینه بودش دیدهٔ آشنا دیده
❈۵❈
منم که عارف و معروف نعمت اللهم ز لا اله گذشته بلای لا دیده

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۴۰۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها