شاه نعمتالله ولی:به نور دیده دیدم نور دیده چنان نور و چنین دیده که دیده
❈۱❈
به نور دیده دیدم نور دیده
چنان نور و چنین دیده که دیده
ببین آئینهٔ گیتی نمایش
به اسم اعظم او را آفریده
❈۲❈
ندیده دیدهٔ ما غیر رویش
چنین نور از خدا ما را رسیده
سعادت بین که سلطان دو عالم
غلامی از دو عالم بر گزیده
❈۳❈
منور شد دو چشم ما از آن نور
نظر فرما به نور او که دیده
تمام بلبلان سرمست گشته
نسیمی از گلستانش وزیده
❈۴❈
به ما انعام داده نعمت الله
همه عالم به نعمت پروریده
کامنت ها