گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:چنین دیوان که ما داریم از دیوان دیوان به چه جای دیو با دیوان که از ملک سلیمان به

❈۱❈
چنین دیوان که ما داریم از دیوان دیوان به چه جای دیو با دیوان که از ملک سلیمان به
دوای درد دل درد است اگر داری غنیمت دان که دُرد درد عشق او به نزد ما ز درمان به
❈۲❈
رهاکن کفر و هم کافر مسلمان باش مردانه چوخواهی مرد ای درویش اگر میری مسلمان به
دل معمور آن باشد که خوش گنجی بود در وی دگر گنجی در او نبود بسی زان کنج ویران به
❈۳❈
چو دل با تو نمی ماند به دلبر گر دهی اولی چو جای از تن بخواهد شد فدای روی جانان به
خراباتست و رندان مست و ساقی جام می بر دست چنین بزمی ملوکانه ز خاقانی خاقان به
❈۴❈
غلام سید ما شو که سلطان جهان گردی به نزد حق غلام او بسی از شاه سلطان به

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۴۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها