گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:هر ذره ای ز عالم بنموده آفتابی آن آفتاب تابان بسته ز من نقابی

❈۱❈
هر ذره ای ز عالم بنموده آفتابی آن آفتاب تابان بسته ز من نقابی
در چشم ما نظر کن تا نور او ببینی روشن به تو نماید منظور بی حجابی
❈۲❈
ما سایه ایم سایه پیدا به خود نباشد سایه چگونه باشد بی نور آفتابی
دریا و موج می بین در عین ما نظر کن این عین ما شرابیست این جام ما حبابی
❈۳❈
مانند گفتهٔ ما خواننده ای نخواند قولی به این لطیفی ننوشته در کتابی
در چشم روشن ما غیری نمی نماید چشمی که غیر بیند دارد خیال خوابی
❈۴❈
آب حیات او داد جانی به نعمت الله بی نعمت الله عالم بودست یک سرابی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۴۹۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها