گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:در خرابات مجو همچو من میخواری که به عمری نتوان یافت چنین خماری

❈۱❈
در خرابات مجو همچو من میخواری که به عمری نتوان یافت چنین خماری
کار سودازدگان عاشقی و میخواریست هر کسی در پی کاری و سر بازاری
❈۲❈
دل ما بود امینی و امانت عشقش آن امانت به امینی بسپارند آری
عشق او صدره اگرمی کشدم در روزی خونبها می دهمش از لب خود هر باری
❈۳❈
کفر او رونق ایمان مسلمانان است بسته ام از سر زلفش به میان زُناری
غم من می خورد آن یار که جانم به فداش شادمانم ز غم یار چنین غمخواری
❈۴❈
در همه مجلس رندان جهان گردیدم نیست چون سید سرمست دگر سرداری

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۵۱۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمد
2020-11-23T14:41:47
خونبها میدهدم