شاه نعمتالله ولی:دوش در خواب دیده ام شاهی پادشاه خوشی و خرگاهی
❈۱❈
دوش در خواب دیده ام شاهی
پادشاه خوشی و خرگاهی
در سرای دلم نشسته به تخت
آفتابی به صورت ماهی
❈۲❈
لطف سلطان خلافتم بخشید
منصبی یافتم چنین جاهی
نقد گنجش چنین عطا فرمود
کرمش ساخت بنده را شاهی
❈۳❈
بزم عشقست و عاشقان سرمست
حضرتش ساقیست و دلخواهی
تو به مسجد اگر روی می رو
من به میخانه برده ام راهی
❈۴❈
آینه صد هزار می نگرم
می نمایند نعمت اللهی
کامنت ها