شاه نعمتالله ولی:ای در میان جانها از ما کنار تا کی مستان شراب نوشند ما در خمار تا کی
❈۱❈
ای در میان جانها از ما کنار تا کی
مستان شراب نوشند ما در خمار تا کی
ما گشتگان عشقیم بر خاک ره فتاده
ما را چنین گذاری در رهگذار تا کی
❈۲❈
تو چشمهٔ حیاتی سیراب از تو عالم
ما تشنه در بیابان در انتظار تا کی
ساقی بیار جامی بر خاک ما فرو ریز
در مجلسی چنین خوش گرد و غبار تا کی
❈۳❈
در خلوت دل تست یاری و یار غاری
تو می روی ز هر در غافل ز یار تاکی
نقش خیال بگذار دست نگار ما گیر
نقاش را نظر کن نقش نگار تا کی
❈۴❈
رندان نعمت الله سرمست در سماعند
تو هم بکوب پائی دستی بر آر تا کی
کامنت ها