شاه نعمتالله ولی:گر آینه عین او نبودی آن روی به ما که می نمودی
❈۱❈
گر آینه عین او نبودی
آن روی به ما که می نمودی
بگشاد در سرا به عالم
گر در بستی که می گشودی
❈۲❈
او می بخشد وجود ور نه
بودی ز من و ز تو نبودی
بی خندهٔ گل نوای بلبل
در گلشن او که می شنودی
❈۳❈
گر نقش خیال او ندیدی
این دیدهٔ ما کجا غنودی
این گفته اگر نه گفتهٔ اوست
از آینه زنگ کی زدودی
❈۴❈
دیدم سید که درخرابات
مستانه سرود می سرودی
کامنت ها