شاه نعمتالله ولی:گاهی به غم و گهی به شادی دکان خوشی درش گشادی
❈۱❈
گاهی به غم و گهی به شادی
دکان خوشی درش گشادی
هر رخت که بود در خزینه
بر درگه خویشتن نهادی
❈۲❈
از خود بخری به خود فروشی
در بیع و شری چه اوستادی
سرمایهٔ ما به باد دادی
با ما تو کجا در اوفتادی
❈۳❈
معشوق خودی و عاشق خود
هم عشق و داد خویش دادی
فرزند تو اَند جمله عالم
اسرار تو است هر چه زادی
❈۴❈
تو سید عالمی به تحقیق
زآنروی که پادشه نژادی
کامنت ها