گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:برو ای خواجهٔ عاقل از این دنیا چه می جوئی چو بی دردی دوای دل ز بودردا چه می جوئی

❈۱❈
برو ای خواجهٔ عاقل از این دنیا چه می جوئی چو بی دردی دوای دل ز بودردا چه می جوئی
دکان را کرده ویران و دادی مایه را بر باد زیان کردی و سودی نه ازین سودا چه می جوئی
❈۲❈
اگر تو آبرو جوئی در آ در بحر ما با ما چو آبروی ما یابی دگر از ما چه می جوئی
چنان شهر خوشی داری چو در غربت گرفتاری روان شو تا به شهر خود بگو اینجا چه می جوئی
❈۳❈
در این خلوتسرای دل نگنجد غیر او دیگر چو غیری نیست درخلوت تو غیری را چه می جوئی
به چشم مست ما بنگر که نور سید عینی نظر کن دیدهٔ بینا ز نابینا چه می جوئی

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۵۵۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها