گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:آبروی ما ز اشک چشم ماست همچو ما با آبروی خود کجاست

❈۱❈
آبروی ما ز اشک چشم ماست همچو ما با آبروی خود کجاست
بحر عشق ما کرانش هست نیست غرقه ای داند که با ما آشناست
❈۲❈
حال ما گر عاشقی پرسد بگو رند مستی فارغ از هر دو سراست
بینوائی گر گدای کوی اوست نزد درویشان گدای پادشاست
❈۳❈
غیر عشق او حکایاتست و بس جز هوای او دگر باد صبا است
درد باید درد باید درد درد درد دل می کش که درد دل دواست
❈۴❈
نعمت الله دُرد دردش نوش کرد آفرین بر وی که او همدرد ماست

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۷۹

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها