شاه نعمتالله ولی:درد با همدرد اگر گوئی رواست درد با بی درد خود گفتن خطاست
❈۱❈
درد با همدرد اگر گوئی رواست
درد با بی درد خود گفتن خطاست
دردمندانیم و دُردی می خوریم
دردمندی همچو ما دیگر کجاست
❈۲❈
دُرد دردش نوش کن گر عاشقی
زانکه دُرد درد او ما را دواست
در نظر داریم بحر بیکران
آبروی ما همه از عین ماست
❈۳❈
عشق در دور است و ما همراه او
سیر ما بی ابتدا و انتهاست
جمله موجودیم از جود وجود
هرچه بود و هست نور کبریاست
❈۴❈
هیچ شیئی بی نعمت الله هست نیست
هرچه هست و بود و باشد از خداست
کامنت ها