گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:هرچه می بینی همه نور خداست تا نه پنداری که او از ما جداست

❈۱❈
هرچه می بینی همه نور خداست تا نه پنداری که او از ما جداست
دیدهٔ دل باز کن تا بنگری روی جانانی که نور چشم ماست
❈۲❈
جز صفات ذات او موجود نیست ور تو گوئی هست آن عین خطاست
ما و او موجیم و دریا از یقین کثرت و وحدت نظر کن از کجاست
❈۳❈
آشکارا ونهان دیدم عیان صورت و معنی و جان و دل خداست
هر که او بینای ذات او بود دیده از نور صفاتش با صفاست
❈۴❈
طالب و مطلوب نبی است و ولی کفر و ایمان زلف و روی مصطفاست
من چو منصورم روم بر دار عشق بر سردار فنا دار بقاست
❈۵❈
خود تو را گفتن روا نبود چنین لیک چون امرت مرا گفتن رواست
مستم از جام شراب لم یزل نقلم از لعل لب آن دلرباست
❈۶❈
عاشق و معشوق عشقم ای عزیز نعمت اللهم چنین منصب کراست

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۹۱

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها