گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شاه نعمت‌الله ولی:هر ذره که می بینی خورشید در او پیداست در دیدهٔ ما بیند چشمی که به حق بیناست

❈۱❈
هر ذره که می بینی خورشید در او پیداست در دیدهٔ ما بیند چشمی که به حق بیناست
گر شخص نمی بینی در سایه نگر باری همسایهٔ او مائیم این سایه ازو پیداست
❈۲❈
تا صورت خود بیند در آینهٔ معنی معنی همه عالم در صورت او پیداست
ما در طلبش هر سو چون دیده همی گردیم ما طالب و او مطلوب وین طرفه که او با ماست
❈۳❈
موجیم در این دریا مائیم حجاب ما چون موج نشست از پا مائی ز میان برخواست
هر بنده که می بینی دریاب که سلطانیست هر قطره ز جود او چون درنگری دریاست
❈۴❈
گفتار خوشم بشنو کز ذوق همی گویم گر بنده ز خود گوید سید به خدا گویاست

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۹۳

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امیررضا آبرون
2019-08-16T14:27:32
در بیت پنجم "برخاست" به معنی بلند شد است و "برخواست" نوشته نمیشود.