شاه نعمتالله ولی:چشمی که به نور عشق بیناست بیناست همیشه از چپ و راست
❈۱❈
چشمی که به نور عشق بیناست
بیناست همیشه از چپ و راست
دیده نگران دیدهٔ اوست
این خرقه که نور دیدهٔ ماست
❈۲❈
ما در غم هجر یار واصل
جان تشنه و دل غریق دریاست
عشقست که در بطون کس نیست
عشقست که از ظهور پیداست
❈۳❈
امروز کسی که مست عشقست
فارغ ز خمار دی و فرداست
خورشید جمال او برآمد
از دیده خیال سایه برخاست
❈۴❈
دیدیم چنانکه دیدنی بود
داند سخنم هر آنکه داناست
در آینه روی خویش بیند
هر دیده که او به خویش بیناست
❈۵❈
ای یار رموز نعمت الله
پنهان چه کنیم چون که پیداست
کامنت ها