شاه نعمتالله ولی:نور روی او به او دیدن خوش است گرد او چون دیده گردیدن خوش است
❈۱❈
نور روی او به او دیدن خوش است
گرد او چون دیده گردیدن خوش است
حال عشق از عقل می پرسی مپرس
ذوق عشق از عشق پرسیدن خوش است
❈۲❈
کار بی کاریست کار عاشقی
این چنین خوش کار ورزیدن خوش است
گفتهٔ مستانهٔ ما خوش بود
رو تو خوش بشنو که بشنیدن خوش است
❈۳❈
بگذر از نقش خیال غیر او
روی دل از غیر پیچیدن خوش است
نزد ما سرکه فروشی هیچ نیست
می به رند مست بخشیدن خوش است
❈۴❈
خوش بود آئینهٔ گیتی نما
نعمة الله را در آن دیدن خوشست
کامنت ها