شاه نعمتالله ولی:دل ما از منی و ما بگذشت پا نهاد از سر هوا بگذشت
❈۱❈
دل ما از منی و ما بگذشت
پا نهاد از سر هوا بگذشت
مدتی دُرد درد دل نوشید
عاقبت درد و هم دوا بگذشت
❈۲❈
از وجود و عدم خلاصی یافت
از فنا نیز وز فنا بگذشت
ای که گوئی که ابتدا چه بود
ابتدا چیست انتها بگذشت
❈۳❈
نقش غیری خیال می بستم
خواب بود آن خیال ما بگذشت
نود و پنج سال عمر عزیز
همه در دین مصطفی بگذشت
❈۴❈
نعمت الله یگانه ای داند
که یگانه ز دو سرا بگذشت
کامنت ها