شاه نعمتالله ولی:در نظر آنکه نور چشم من است یوسف نازنین و پیرهن است
❈۱❈
در نظر آنکه نور چشم من است
یوسف نازنین و پیرهن است
همه عالم تن است و او جان است
روشنست آفتاب و مه بدن است
❈۲❈
چشم مستی نموده کاین عین است
سر میمی گشوده کاین دهن است
چون یکی در یکی یکی باشد
گر بگویم هزار یک سخن است
❈۳❈
غیر از نیست ور تو گوئی هست
همه نقش خیال مرد و زن است
دل ما تخت گاه سلطان است
عشق او پادشاه انجمن است
❈۴❈
نعمة الله بود ز آل حسین
در همه جا چو بوالحسن حسن است
کامنت ها